چرا در دوران افسردگی زیاد می‌خوابیم؟

{best}
دکتر علیرضا زیبایی
123
تاریخ انتشار: 2 مهر 1404 تاریخ بروزرسانی: 15 مهر 1404 |
2 دقیقه
0 نظر

خستگی جسمی و روحی ناشی از افسردگی می‌تواند بر خواب ما نیز تأثیر بگذارد، که می‌تواند به طرق مختلفی خود را نشان دهد؛ مانند خوابیدن در طول روز، استفاده از خواب برای گذراندن وقت یا ترجیح دادن خواب به سایر فعالیت‌های روزانه.

در این مقاله از دارو دات کام، به این سوال که چرا افراد افسرده اینقدر زیاد می‌خوابند، خواهیم پرداخت و رابطه پیچیده بین افسردگی و خواب بیش از حد را بررسی خواهیم کرد. یکی از ویژگی‌های رایج افسردگی، افزایش قابل توجه مدت زمان خواب است.

چرا خواب در افراد افسرده تغییر می‌کند؟

تمایل افراد افسرده به خواب بیش از حد، یک مسئله چند وجهی است. پرخوابی می‌تواند به عنوان راهی برای فرار از درد عاطفی، پاسخی به الگوهای خواب مختل شده و ناشی از خستگی جسمی و روانی باشد که اغلب با افسردگی بیشتر همراه است.

علاوه بر این، تغییر شیمی مغز در ارتباط بین افسردگی و افزایش مدت خواب نقش دارد. تشخیص پتانسیل ایجاد یک چرخه معیوب، که در آن خواب بیش از حد می‌تواند به حالت افسردگی بیشتر کمک کرده و آن را تداوم بخشد، بسیار مهم است.

درک این رابطه برای کسانی که با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند و شبکه‌های حمایتی آنها یعنی خانواده و اطرافیان ضروری است، زیرا می‌تواند آنها را به سمت جستجوی کمک حرفه‌ای و گزینه‌های مناسب درمان افسردگی هدایت کند.

 

ارتباط افسردگی با پرخوابی (Hypersomnia) چیست؟

افسردگی بر انتقال‌دهنده‌های عصبی در مغز که الگوهای خواب را تنظیم می‌کنند، از جمله سروتونین و دوپامین، تأثیر می‌گذارد. نتیجه می‌تواند بی‌خوابی (مشکل در به خواب رفتن) یا پرخوابی (خوابیدن بیش از حد) باشد. افسردگی همچنین می‌تواند بر کیفیت خواب تأثیر بگذارد و منجر به احساس خستگی با وجود استراحت طولانی شود.

برای درک بهتر رابطه بین افسردگی و خواب، روش‌های تحقیق کامل‌تری، از جمله استفاده از ابزارهای اندازه‌گیری عینی، برای پرداختن به جنبه‌های روش‌شناختی و بالینی این ارتباط پیچیده مورد نیاز است.

وقتی افراد با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند، اغلب خود را غرق در درد شدید عاطفی می‌بینند. خواب می‌تواند به عنوان راه فراری از این رنج و عذاب باشد.

در طول خواب، ذهن ما به طور موقت خاموش می‌شود و از آشفتگی مداوم رهایی می‌یابد. برای افراد مبتلا به افسردگی، خوابیدن بیش از حد می‌تواند مانند پناهگاهی باشد که می‌توانند در آن لحظه مشکلات خود را فراموش کنند.

 

نقش تغییرات شیمیایی مغز در پرخوابی

ارتباط بین افسردگی و خواب صرفاً روانی نیست؛ بلکه ریشه در شیمی پیچیده مغز ما نیز دارد. افسردگی می‌تواند منجر به عدم تعادل در انتقال‌دهنده‌های عصبی مانند سروتونین و نوراپی نفرین شود که نقش مهمی در تنظیم خواب دارند. این عدم تعادل شیمیایی می‌تواند چرخه طبیعی خواب و بیداری را مختل کند و در نتیجه مدت زمان خواب را افزایش دهد.

 

افسردگی و اختلال در چرخه خواب و بیداری

افسردگی می‌تواند در چرخه طبیعی خواب و بیداری بدن که به عنوان ریتم شبانه‌روزی شناخته می‌شود، اختلال ایجاد کند. ریتم شبانه‌روزی، زمان خواب، هوشیاری و عملکردهای بدن را تنظیم می‌کند و هنگامی که توسط افسردگی مختل می‌شود، افراد ممکن است الگوهای خواب نامنظم، مشکل در به خواب رفتن در شب یا مشکل در بیدار شدن در صبح را تجربه کنند.

چرخه خواب و بیداری توسط هورمون‌های مختلفی از جمله ملاتونین و کورتیزول تنظیم می‌شود. اختلال در تولید و آزادسازی این هورمون‌ها می‌تواند هم بر الگوهای خواب و هم بر تنظیم خلق و خو تأثیر بگذارد. علاوه بر این، ناهنجاری‌های محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) که نقش مهمی در پاسخ به استرس دارد، هم با پرخوابی و هم با افسردگی مرتبط دانسته شده است.

تغییرات در خواب REM (مرحله‌ای از خواب که با رویا دیدن مرتبط است) نیز در افسردگی رایج است. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است سریع‌تر وارد خواب REM شوند و دوره‌های طولانی‌تری از REM را تجربه کنند که می‌تواند منجر به رویاهای واضح یا مزاحم و بیدار شدن‌های مکرر شود.

 

تاثیر داروهای ضدافسردگی بر میزان خواب

انتقال‌دهنده‌های عصبی دخیل در مکانیسم عمل همه داروهای ضد افسردگی موجود در بازار، نقش مهمی در تنظیم نوروبیولوژیکی خواب و بیداری و همچنین تنظیم گذار بین مراحل مختلف خواب دارند.

علاوه بر این، تغییرات در الگوهای خواب در درصد زیادی از بیماران مبتلا به افسردگی مشاهده می‌شود و گزارش شده است که مشکلات حل نشده بی‌خوابی، مهم‌ترین عامل خطر در میان علائم باقیمانده افسردگی در بیمارانی است که به درمان دارویی ضد افسردگی پاسخ داده‌اند.

آگاهی از اینکه چگونه داروهای ضد افسردگی مختلف احتمالاً بر پارامترهای خواب – از جمله تأخیر در شروع خواب، حفظ تداوم خواب و تغییرات در میزان خواب – تأثیر می‌گذارند، می‌تواند مبنای مهمی برای انتخاب یک داروی ضد افسردگی مناسب از بین گزینه‌های موجود در بازار برای برآورده کردن مناسب‌ترین نیازهای بیماران افسرده فراهم کند.

 

ارتباط پرخوابی با خستگی مزمن و بی‌انرژی بودن

افسردگی تأثیر بسیار زیادی بر جسم و ذهن ما می‌گذارد. نبرد مداوم با افکار و احساسات منفی می‌تواند افراد را از نظر جسمی و روحی خسته کند. خواب زیاد می‌تواند راهی برای ترمیم و شارژ مجدد بدن باشد و استراحتی را برای رهایی از خستگی مفرط که اغلب با افسردگی همراه است، فراهم کند.

 

ارتباط افسردگی با پرخوابی (Hypersomnia) چیست؟

 

پرخوابی در دوران افسردگی چه پیامدهایی در پی دارد؟

وقتی پرخوابی و افسردگی با هم رخ می‌دهند، می‌توانند یک چرخه معیوب ایجاد کنند. خواب بیش از حد، احساس بی‌حالی و ناامیدی را بدتر می‌کند که به افسردگی دامن می‌زند. در عوض، بدتر شدن علائم افسردگی، پرخوابی بیشتر را تشویق می‌کند و یک حلقه ظاهراً بی‌پایان ایجاد می‌کند.

علاوه بر این، سندرم خواب ناکافی می‌تواند علائم افسردگی را تشدید کند و چرخه معیوب دیگری ایجاد کند که در آن محدودیت خواب خودخواسته، منجر به خواب‌آلودگی بیش از حد در طول روز و بدتر شدن خلق و خو می‌شود.

پیامدهای پرخوابی فراتر از احساس خستگی یا کسالت ساده است. خواب‌آلودگی بیش از حد در طول روز، مشکل در بیدار شدن از خواب در صبح، چرت زدن‌های طولانی و خسته‌کننده و مشکلات شناختی مانند مشکلات حافظه و مشکل در تمرکز همگی از اثرات پرخوابی دوران افسردگی هستند.

علاوه بر این، افراد مبتلا به پرخوابی ممکن است تحریک‌پذیری، اضطراب و علائم جسمی مانند سردرد و درد بدن را تجربه کنند.

بدیهی است که چنین وضعیتی می‌تواند بر کیفیت زندگی، روابط اجتماعی، روابط خانوادگی، تحصیل و شغل فرد تاثیرات منفی داشته باشد.

هرچه افراد بیشتر می‌خوابند، اغلب از نظر اجتماعی منزوی‌تر می‌شوند، فعالیت‌های روزانه را از دست می‌دهند و از مراقبت از خود غافل می‌شوند.

این انزوا و عدم فعالیت می‌تواند احساس ناامیدی و یاس را تشدید کند و حالت افسردگی را تداوم بخشد. این به یک حلقه خودتقویت‌کننده تبدیل می‌شود و رهایی از چنگال افسردگی را حتی دشوارتر می‌سازد.

 

چه راهکارهایی برای مدیریت خواب در افسردگی وجود دارد؟

درمان پرخوابی و افسردگی نیاز به یک رویکرد چند بعدی دارد. توجه به علائم مرتبط با خواب و جنبه‌های عاطفی و روانی زمینه‌ای این بیماری‌ها ضروری است. گزینه‌های درمانی ممکن است بسته به شدت علائم و نیازهای خاص فرد متفاوت باشد.

درک این مسئله که چرا در دوران افسردگی زیاد می‌خوابیم، می‌تواند پیچیده باشد. اگرچه اغلب ریشه‌های روانی در نظر گرفته می‌شوند، بررسی دلایل فیزیکی اختلالات خواب در بیماران افسرده (مانند اختلال در عملکرد غده تیروئید که خواب را مختل می‌کند) برای یک درمان جامع ضروری است.

 

تنظیم ساعت خواب و بیداری منظم

وقتی با افسردگی زندگی می‌کنید، گفتنِ داشتن یک برنامه‌ی منظم خواب آسان‌تر از انجام دادنش است. اما مزایای رفتن به رختخواب و بیدار شدن در یک ساعت مشخص در هر روز (شامل آخر هفته‌ها) بسیار زیاد است. برخی از این مزایا شامل این است که می‌توانید صبح‌ها راحت‌تر از خواب بیدار شوید و در طول روز احساس انرژی و تمرکز بیشتری داشته باشید.

تحقیقات نشان داده است که حفظ یک ساعت خواب ثابت به اندازه‌ی مدت زمانی که فرد می‌خوابد مهم است. مغز ما به برنامه‌ی منظم به خوبی پاسخ می‌دهد و حفظ همان برنامه به مبارزه با احساس بی‌حالی کمک می‌کند.

 

فعالیت بدنی و ورزش منظم

ورزش منظم برای هر کسی که افسردگی یا هر بیماری مرتبط با استرس دارد عالی است و به شما کمک می‌کند تا به یک روال خواب طبیعی برسید. این یعنی سود دو برابر. ورزش باعث آزاد شدن اندورفین (ماده ضد افسردگی طبیعی بدن) می‌شود که می‌تواند خلق و خوی شما را به طور جدی بهبود بخشد.

بنابراین، یک برنامه ورزشی منظم داشته باشید. این می‌تواند به سادگی پیاده‌روی حداقل 30 دقیقه در روز، شرکت در کلاس یوگا یا فقط انجام حرکات پرشی و کششی در خانه باشد.

 

بودن در فضای باز

گذراندن وقت در فضای باز یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای کمک به خواب شما در صورت ابتلا به افسردگی است. قرار گرفتن در معرض نور خورشید، ساعت داخلی بدن و ریتم‌های شبانه‌روزی را تنظیم می‌کند و نشانه‌هایی برای زمان هوشیاری و زمان خواب ارائه می‌دهد.

با غروب خورشید، بدن هورمون ملاتونین تولید می‌کند تا باعث خواب‌آلودگی و بهبود خواب شود. گذراندن وقت در فضای باز می‌تواند راهی ساده و مؤثر برای تحریک مواد شیمیایی طبیعی در مغز باشد که خواب با کیفیت بالا را تقویت می‌کنند.

 

رویکردهای درمانی

درمان شناختی-رفتاری (CBT) اغلب به عنوان یک رویکرد درمانی برای هر دو اختلال پرخوابی و افسردگی به کار می‌رود. CBT به افراد کمک می‌کند تا الگوهای فکری منفی را شناسایی و به چالش بکشند، استراتژی‌های مقابله‌ای را توسعه دهند و عادات خواب سالمی را ایجاد کنند.
علاوه بر این، مداخلات روانی-اجتماعی، مانند گروه‌های حمایتی و مشاوره، می‌توانند فضایی امن برای افراد فراهم کنند تا احساسات خود را بررسی کنند و تجربیات خود را با دیگران که ممکن است مشکلات مشابهی داشته باشند، به اشتراک بگذارند.

 

پرخوابی در دوران افسردگی چه پیامدهایی در پی دارد؟

 

چه زمانی باید به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کرد؟

اگر در کنار احساس افسردگی، خواب‌آلودگی بیش از حد را نیز تجربه می‌کنید، مراجعه به یک روانپزشک بسیار مهم است. پرخوابی شرایطی است که ممکن است نیاز به تشخیص و درمان حرفه‌ای داشته باشد. یک روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب می‌تواند با انجام تست خواب یا سایر ارزیابی‌ها، به تشخیص این مشکل کمک کند.

 

توصیه‌ای از تیم دارو دات کام به شما

پرخوابی و افسردگی شرایط پیچیده‌ای هستند که می‌توانند به طور چشمگیری بر کیفیت زندگی شما تأثیر بگذارند، اما لازم نیست در سکوت رنج ببرید. تشخیص زودهنگام و درمان مؤثر می‌تواند چرخه خواب بیش از حد و افسردگی را بشکند و سلامت روانی و جسمی را بهبود بخشد.

نظرات

نظر خود را بنویسید
{best}

مقالات مشابه

مشاهده همه
آخرین مقالات
مشاهده همه