چگونه با اضطراب جدایی کودکان از مادر برخورد کنیم؟ راهنمای جامع والدین


در این مقاله میخواهیم مسئله اضطراب جدایی کودک از مادر، تفاوت آن با اختلالی به همین نام، نشانهها و علائم و علتهای آن را بررسی کنیم. در ادامه نیز راهکارهایی برای مواجهه با این شرایط کودک را خواهیم خواند.
اضطراب جدایی در نوزادان و کودکان نوپا یک امر طبیعی است. کودکی که 9 ماه در وجود مادر زندگی کرده، نمیتواند به سادگی خود را از مادر جدا ببیند. گاهی مادر با یک مراقب اصلی دیگر (پدر یا مادربزرگ یا دیگری) جایگزین میشود. اما در هر حال نوزاد به آن یک نفر وابسته است. این وابستگی در حالت طبیعی باید به مرور زمان و رشد کودک کمتر شود.
اضطراب جدایی در کودکان چیست؟
اضطراب جدایی به معنای بیقراری و گریه کردن کودک، هنگام خروج والدین از اتاق است. برخی از کودکان جیغ میزنند و قشقرق به پا میکنند، از ترک والدین خود جلوگیری میکنند و یا شبها از خواب میپرند میخواهند مطمئن شوند که والدین را در کنار خود دارند.
در واقع اضطراب جدایی زمانی رخ میدهد که نوزادان شروع به درک این میکنند که از مراقب اصلی خود جدا هستند، اما هنوز مفهوم پایداری شیء را یاد نگرفتهاند. پایداری شی به این معناست که چیزی هنوز وجود دارد اگر چه دیگر دیده یا شنیده نمیشود (مثل قایم کردن توپ زیر پتو، با وجود دیده نشدن، میدانیم که توپ وجود دارد). بنابراین، وقتی نوزادان از مراقب اصلی خود جدا میشوند، نمیفهمند که مراقب باز خواهد گشت. از آنجا که نوزادان مفهومی از زمان ندارند، میترسند که رفتن والدینشان دائمی باشد. اضطراب جدایی با رشد حافظه در کودکان برطرف میشود. آنها میتوانند زمانی که والدین رفتهاند، تصویری از والدین خود را در ذهن داشته باشند، و میتوانند به یاد بیاورند که در گذشته، والدین برگشتهاند.
اضطراب جدایی اگر تا سن ۲ سالگی برطرف شود، آسیب طولانیمدتی به کودکان وارد نمیکند. اگر پس از ۲ سالگی ادامه یابد، بسته به میزان تداخل آن با رشد کودک، ممکن است مشکلساز باشد یا نباشد.
برای کودکان، احساس ترس هنگام رفتن به مهدکودک یا پیش دبستانی طبیعی است. این احساس باید با گذشت زمان کاهش یابد. به ندرت، ترس بیش از حد از جدایی، کودکان را از حضور در مهدکودک یا پیش دبستانی باز میدارد یا مانع از بازی عادی آنها با همسالان میشود. این اضطراب احتمالاً غیرطبیعی است و در چنین مواردی، کودکان به مراقبت پزشکی نیاز دارند.
تفاوت اضطراب جدایی در کودکان و اختلال اضطراب جدایی در کودکان چیست؟
اضطراب جدایی یک مرحله طبیعی از رشد است و معمولاً از حدود ۸ ماهگی شروع میشود، بین ۱۰ تا ۱۸ ماهگی به اوج خود میرسد و عموماً تا ۲۴ ماهگی برطرف میشود. این حالت باید از اختلال اضطراب جدایی که در سنین بالاتر رخ میدهد (زمانی که چنین واکنشی از نظر رشدی نامناسب است) جدا شود. امتناع از رفتن به مدرسه (یا پیشدبستانی) یکی از مظاهر رایج اختلال اضطراب جدایی است.
اگر اضطراب جدایی شدیدتر از سایر کودکان هم سن به نظر برسد یا مدت زمان بیشتری طول بکشد، در مدرسه یا سایر فعالیتهای روزانه اختلال ایجاد کند، یا شامل حملات هراس یا سایر رفتارهای مشکلساز باشد، ممکن است فرزند شما دچار اختلال اضطراب جدایی باشد. اغلب، اضطراب جدایی مربوط به اضطراب کودک در مورد دوری از والدین است، اما میتواند به یک مراقب نزدیک دیگر مثل مادربزرگ نیز مربوط باشد.
در موارد کمتری، اختلال اضطراب جدایی میتواند در نوجوانان و بزرگسالان رخ دهد. این میتواند باعث مشکلات عمدهای در ترک خانه یا رفتن به محل کار شود.
Separation anxiety disorder is the most common anxiety classification below the age of 12. It is an antecedent of adult anxiety disorders and linked to depression in young adults.
اختلال اضطراب جدایی شایعترین مسئله در طبقهبندی اضطراب در زیر ۱۲ سال است. این اختلال مقدمهای بر اختلالات اضطرابی بزرگسالان است و با افسردگی در بزرگسالان جوان مرتبط است. (منبع)
علائم اختلال اضطراب جدایی کودکان از والدین
اختلال اضطراب جدایی زمانی تشخیص داده میشود که علائم بسیار بیشتر از حد انتظار برای سن رشدی فرد باشد و باعث پریشانی یا مشکلات عمده در انجام فعالیتهای روزانه شود. علائم ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- ناراحتی مکرر و شدید هنگام فکر کردن به جدایی یا هنگام دوری از خانه یا عزیزان. این ممکن است شامل چسبیدن یا کجخلقی هنگام جدایی باشد که طولانیتر یا شدیدتر از سایر کودکان همسن است.
- نگرانی مداوم و شدید در مورد از دست دادن والدین یا یکی از عزیزان به دلیل بیماری، مرگ یا فاجعه یا آسیبی که به آنها وارد میشود.
- نگرانی مداوم در مورد اتفاق افتادن یک حادثه بد، مانند گم شدن یا دزدیده شدن، که باعث جدایی از والدین یا سایر عزیزان میشود.
- عدم تمایل یا مقاومت از دور بودن از خانه به دلیل ترس از جدایی.
- عدم تمایل به تنها بودن در خانه یا جایی بدون والدین یا یکی از عزیزان نزدیک، اگر کودک به سنی رسیده باشد که تنها بودن در آن انتظار میرود.
- عدم تمایل یا امتناع از خوابیدن دور از خانه یا خوابیدن بدون والدین یا یکی از عزیزان نزدیک، اگر کودک به سنی رسیده باشد که انتظار این فعالیتها را از او داشته باشیم.
- کابوسهای مکرر در مورد جدایی.
- شکایتهای مکرر از سردرد، دلدرد یا سایر علائم در طول یا قبل از جدایی از والدین یا یکی از عزیزان.
- اختلال اضطراب جدایی ممکن است همراه با حملات پانیک رخ دهد. حملات پانیک، دورههای مکرر احساس ناگهانی اضطراب شدید و ترس یا وحشت هستند که در عرض چند دقیقه به اوج خود میرسند و زمان کوتاهی ادامه دارند.
علت اختلال اضطراب جدایی در کودکان
گاهی اوقات، اضطراب جدایی میتواند توسط استرسهای زندگی که منجر به جدایی از یکی از عزیزان میشود، ایجاد شود. مثالهایی از این موارد شامل طلاق والدین، تغییر مدرسه، نقل مکان به مکانی جدید یا مرگ یکی از عزیزان است. ژنتیک ممکن است در تبدیل اضطراب جدایی به اختلال اضطراب جدایی نقش داشته باشد.
عوامل خطر
اختلال اضطراب جدایی اغلب در دوران کودکی شروع میشود. اما ممکن است تا سالهای نوجوانی و گاهی اوقات تا بزرگسالی ادامه یابد.
عوامل خطر عواملی هستند که میتواند ما را نسبت به بروز اختلال اضطراب جدایی هشیارتر کند و شامل موارد زیر است:
- استرسهای زندگی: فقدانهایی که منجر به جدایی میشوند. بیماری یا مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن حیوان خانگی محبوب، طلاق والدین یا نقل مکان یا رفتن به مدرسه است.
- سابقه خانوادگی: داشتن خویشاوندان خونی که علائم اضطراب یا اختلال اضطراب دارند، ممکن است خطر ابتلا به اختلال اضطراب جدایی را افزایش دهد.
- مسائل موقعیتی: تجربه نوعی فاجعه یا رویداد آسیبزای زندگی ممکن است خطر ابتلا به اختلال اضطراب جدایی را افزایش دهد. مثل جنگ، یا زلزله.
Another proposed mechanism is that children of intrusive and controlling parents lack experience with independence and may perceive novel and ambiguous situations as threatening, which may provoke anxiety in separation-laden contexts
یک نظریه در مورد مکانیزم اضطراب جدایی این است که کودکانی که والدین مداخلهگر و کنترلکننده دارند و تجربه استقلال ندارند، ممکن است موقعیتهای جدید و مبهم را تهدید آمیز و خطرناک تلقی کنند که میتواند در زمینههای جدایی، باعث اضطراب شود. (منبع)
عوارض اختلال اضطراب جدایی کودکان
اختلال اضطراب جدایی باعث پریشانی و مشکلات عمده در عملکرد کودک در خانه، موقعیتهای اجتماعی یا مدرسه میشود.
از طرفی اختلالات دیگری میتوانند همراه با اختلال اضطراب جدایی رخ دهند که عبارتند از:
- سایر اختلالات اضطرابی، مانند اختلال اضطراب فراگیر، حملات هراس، فوبیا، اختلال اضطراب اجتماعی یا آگورافوبیا.
- اختلال وسواس فکری-عملی.
- افسردگی.
درمان اختلال اضطراب جدایی در کودکان
اضطراب جدایی میتواند ترک کردن کودکتان را در مهدکودک یا نزد شخص دیگری دشوار کند. ممکن است هر بار که نیاز به ترک او دارید، از اشکهای او ناراحت شوید و نگران تأثیر آن بر کودکتان باشید.
به یاد داشته باشید، طبیعی است که نوزادتان بدون شما احساس اضطراب کند، بنابراین دلیلی برای احساس گناه وجود ندارد اگر که واقعا لازم است به بخشهای دیگر زندگی خود بپردازید. در واقع، اضطراب جدایی معمولاً نشانهی این است که چقدر خوب با او پیوند برقرار کردهاید.
در عوض، میتوانید روی کمک به کودکتان برای درک و کنار آمدن با احساساتش تمرکز کنید تا احساس امنیت بیشتری داشته باشد. آنها یاد میگیرند که اگر او را ترک کنید، حالشان خوب خواهد بود و شما برمیگردید. اگر کودکتان به اندازه کافی بزرگ شده باشد، میتوانید با او در مورد آنچه اتفاق میافتد، جایی که میروید و زمانی که دوباره با او خواهید بود، صحبت کنید.
برای اختلال اضطراب جدایی (SAD)، درمان خط اول مبتنی بر شواهد، درمان شناختی-رفتاری (CBT) است که به کودک کمک میکند اضطراب را مدیریت کند. بهتر است به روانپزشک کودک یا روان درمانگر کودک مراجعه کنید تا به نسبت وضعیت کودکتان، تشخیص و درمان حرفهای دریافت کنید. آموزش والدین بخشی از درمان CBT است که چند استراتژی آن را با هم میخوانیم:
- برای شروع، جداییهای کوتاه از کودکتان را تمرین کنید. میتوانید با سپردن او به شخص دیگری برای چند دقیقه شروع کنید، در حالی که خودتان به فروشگاهی نزدیک میروید. نوزادتان را به کسی که خوب میشناسد بسپارید تا در غیاب شما همچنان احساس راحتی و امنیت کند. به تدریج به سمت جداییهای طولانیتر بروید و در نهایت میتوانید او را در محیطهای کمتر آشنا بگذارید.
- اگر والدین مجبور باشند برای لحظهای به اتاق دیگری در خانه بروند، میتوانند در حالی که در اتاق دیگر هستند، کودک را صدا بزنند تا به او اطمینان خاطر دهند. این راهکار به تدریج به کودک میآموزد که والدین هنوز حضور دارند، حتی اگر کودک نتواند آنها را ببیند.
- با کودک بزرگتر خود درباره کارهایی که قرار است وقتی دوباره او را میبینید انجام دهید صحبت کنید تا او چیزی برای انتظار با شما داشته باشد. به عنوان مثال، میتوانید بگویید: “وقتی مامان برگشت تا دنبالت بیاید، با هم به فروشگاه میرویم تا برای شام غذا بخریم.”
- چیزی که به نظرتان برای کودک آرامبخش است را به او بدهید. ممکن است کودکتان با داشتن چیزی که حضور شما را تداعی میکند (مانند روسری با عطر شما یا یک اسباببازی مورد علاقه)، احساس راحتی کند. این کار ممکن است در غیاب شما به او اطمینان خاطر دهد.
- خداحافظی را به یک زمان مثبت تبدیل کنید. وقتی کودکتان را ترک میکنید، هر چقدر هم که ناراحت یا نگران باشید، لبخند بزنید و با اعتماد به نفس و خوشحالی خداحافظی کنید، در غیر این صورت او متوجه تنش شما خواهد شد. با فراهم کردن تجربه خداحافظی و سپس تجدید دیدارهای شاد برای کودکتان، به او یک درس مهم زندگی میدهید.
- زمانبندی مهم است. سعی کنید وقتی فرزندتان بین ۸ ماهگی تا ۱ سالگی است، زمانی که احتمال بروز اضطراب جدایی برای اولین بار وجود دارد، مهدکودک یا مراقبت از کودک را با یک فرد ناآشنا شروع نکنید. همچنین، سعی کنید وقتی فرزندتان خسته، گرسنه یا بیقرار است، او را ترک نکنید.
- به قولهایتان عمل کنید. مهم است که مطمئن شوید وقتی قول دادهاید، برمیگردید. اینگونه است که فرزند شما (علاوه بر اعتماد به شما) اعتماد به نفس پیدا میکند که میتواند از پسِ این دورانِ جدایی برآید.
پیشگیری از اضطراب جدایی در کودکان
هیچ راه مطمئنی برای پیشگیری از اختلال اضطراب جدایی در فرزندتان وجود ندارد، اما این پیشنهادات ممکن است مفید باشند.
اگر نگران هستید که اضطراب فرزندتان بسیار بدتر از دیگران در همان مرحله رشدی است، در اسرع وقت از یک درمانگر یا روانشناس کودک کمک بگیرید. تشخیص و درمان زودهنگام میتواند به کاهش علائم اضطراب کمک کند و از بدتر شدن وضعیت جلوگیری کند.
برای جلوگیری از عود یا بدتر شدن علائم، برنامه درمانی را دنبال کنید.
اگر اضطراب، افسردگی یا سایر مشکلات سلامت روان دارید، درمان خودتان را هم آغاز کنید تا بتوانید مهارتهای مقابلهای سالم را برای فرزندتان الگوسازی کنید.
چشم انداز اختلال اضطراب جدایی کودکان
کودکانی که تحت درمان قرار میگیرند – به خصوص در مراحل اولیه – به خوبی بهبود مییابند. آنها به مدرسه میروند، دوست پیدا میکنند و به تدریج یاد میگیرند که مستقلتر باشند. اکثر آنها تا بزرگسالی علائم را ادامه نمیدهند یا در گذارهایی مانند رفتن به دانشگاه یا ازدواج با مشکل مواجه نمیشوند. برخی از کودکان فقط به کمی کمک اضافی نیاز دارند تا از استقلالی که میدانید برایشان بسیار مهم است، لذت ببرند. و هنگامی که این حمایت را دریافت میکنند، میتوانند دنیا را پر از فرصتها ببینند – حتی زمانی که شما در کنارشان نیستید.
اما بدون درمان، کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است در مدرسه مشکل داشته باشند. آنها همچنین ممکن است در برابر موقعیتهایی که شامل خطر یا تغییر هستند مقاومت کنند و این میتواند فرصتهای آنها را برای یادگیری و رشد محدود کند. آنها همچنین با خطر بیشتری برای ابتلا به سایر بیماریهای روانی در مراحل بعدی زندگی، از جمله اختلال هراس یا آگورافوبیا، مواجه هستند.
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟
کاملاً طبیعی است که نوزادان و کودکان نوپا هنگام جدایی از مراقب اصلی خود گریه کنند. اما با بزرگتر شدن کودک، آنها بیشتر قادر به درک این موضوع هستند که شما هنوز وجود دارید و به او بازمیگردید.
تا زمانی که این فهم اتفاق نیفتد، مهم است که اضطراب کودک شما مانع از بهرهمندی حداکثری او از تجربیات جدید مانند معاشرت و یادگیری در مهد کودک نشود. و نباید مانع رفتن شما به محل کار شود.
اگر اضطراب جدایی فرزندتان باعث پریشانی زیادی در او میشود، مدت زیادی پس از ترک شما، او ناراحت است، یا بیش از چند هفته این حالت اضطرابی ادامه داشته است، با روانپزشک کودک یا روانشناس کودک مشورت کنید. نشانههایی که باید درباره آنها با درمانگر صحبت کنید از این قرارند:
- علائم وحشت (مانند حالت تهوع، استفراغ یا تنگی نفس) یا حملات وحشت قبل از ترک والدین
- کابوسهای شبانه در مورد جدایی
- ترس از تنها خوابیدن (اگرچه این مورد در کودکانی که اضطراب جدایی ندارند نیز رایج است)
- نگرانی بیش از حد در مورد گم شدن یا ربوده شدن یا رفتن به مکانهای بدون والدین
- برای اکثر کودکان، اضطراب جدایی از والدین یا مراقب اصلی بدون نیاز به مراقبت پزشکی برطرف میشود. اما اگر نگرانی دارید، با پزشک صحبت کنید.
یادداشتی از تیم دارو دات کام به شما
اگر فرزند شما هرگز توسط کسی جز شما مراقبت نشده است، ذاتاً خجالتی است یا استرسهای دیگری دارد، اضطراب جدایی ممکن است بدتر از سایر کودکان باشد. اما نباید خودتان را سرزنش کنید. هر چه سعی کنید بیشتر کنار او باشید و به او حس ایمنی حقیقی را منتقل کنید، رفتن شما برای او آسان تر میشود. درک ایمن کودک با حضور گرم و ثابت شما شکل میگیرد، و پس از آن این حس امنیت همیشه با او خواهد ماند، چه شما کنارش باشید چه نه. برای شکل دادن درک ایمن باید این اطمینان خاطر برای کودک به وجود بیاید که هر زمان به شما نیاز داشته باشد، شما کنارش هستید. وقتی این حمایت را به کودک خود اثبات کنید، دیگر نگرانی خاصی وجود نخواهد داشت.